در بحران مالی 2008 چه اتفاقی افتاد؟
بحران مالی 2008 که به عنوان بدترین فاجعه اقتصادی از زمان رکود بزرگ شناخته می شود ،که اقتصاد جهانی را ویران کرد. این منجر به کاهش قیمت مسکن و افزایش شدید بیکاری شد.
در ایالات متحده بیش از هشت میلیون شهروند شغل خود را از دست دادند ، تقریباً 2.5 میلیون شركت ویران شد،. از ناامنی غذایی گرفته تا نابرابری در درآمد، اتفاق هایی بود که در این سال رخ داد.
رکود اقتصادی رسماً در سال 2009 پایان یافت ، اما مدتها پس از آن آثار آن باقی ماند ، به ویژه در ایالات متحده. نرخ بیکاری در سال 2009 به 10 درصد رسید.
چه چیزی باعث رکود بزرگ شد؟
از نظر علت ، عوامل متعددی مقصر بودند. “طوفان کامل” در حال دمیدن بود و هنگامی که به نقطه شکست خود رسید ، یک بحران مالی ایجاد شد. موسسات مالی در حال اعطای وام های با ریسک بالا (عمدتا وام های رهنی) بودند که در نهایت منجر به نجات گسترده مالیات دهندگان شد.
علت واقعی بحران مالی 2008 بسیار پیچیده است ، اما این بازار مسکن آمریکا بود که یک واکنش زنجیره ای را آغاز کرد، که باعث ایجاد شکاف در سیستم مالی می شود. به دنبال آن ورشکستگی شرکت Lehman Brothers به وجود آمد که تأثیرات فلج کننده ای بر اقتصاد آمریکا و اروپا داشت. به نوبه خود ، این اتفاق مردم را از کاستی های احتمالی بانک ها آگاه کرد.
چرا امروز مهم است؟
اگرچه یک دهه از بحران مالی می گذرد ، اما هنوز نگرانی ها وجود دارد. اثرات این رکود اقتصادی هنوز زنده است و بهبود اقتصاد جهانی در مقایسه با استانداردهای تاریخی نسبتاً ضعیف است. وام های با ریسک بالا یک بار دیگر ارائه می شوند ، و اگرچه نرخ های پیش فرض امروز پایین است ، اما این تغییرات بسیار سریع می تواند رخ دهد.
نهادهای نظارتی اصرار دارند که سیستم مالی جهانی از سال 2008 تغییر یافته و اقدامات ایمنی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. به همین دلیل ، بسیاری بر این باورند که سیستم مالی جهانی امروز از یک دهه قبل قویتر است.
از طرف دیگر ، برخی هنوز سوال می پرسند که آیا این نوع بحران اقتصادی می تواند دوباره تکرار شود؟ پاسخ کوتاه این است که بله ، همه چیز ممکن است. با وجود تغییرات زیادی که ایجاد شده و قوانین جدیدی که اعمال شده است ، مشکلات اساسی وجود دارد.
نکته قابل توجه ، بحران مالی 2008 به ما یادآوری می کند که سیاست مهم است. حوادثی که در سال 2008 اتفاق افتاد اساساً ناشی از تصمیماتی بود که سالها پیش تنظیم كنندگان ، سیاستمداران و سیاست گذاران اتخاذ كردند. از نهادهای نظارتی ضعیف کنترل شده تا تأثیر فرهنگ شرکت ها.
توسعه بیت کوین و سایر رمزارزها
در حالی که افزایش بحران مالی در سال 2008 برخی از خطرات مرتبط با سیستم بانکی سنتی را برجسته می کرد ، 2008 نیز سال تولد بیت کوین اولین رمزارز ایجاد شده بود و شاید برای حل این بحران مالی به وجود آمده است.
در مقابل ارزهای فیات مانند دلار آمریکا یا پوند انگلیس ، بیت کوین و سایر ارزهای رمزپایه غیرمتمرکز هستند ، به این معنی که توسط دولت ملی یا بانک مرکزی کنترل نمی شوند. در عوض ، ایجاد سکه های جدید توسط مجموعه ای از قوانین (پروتکل) از پیش تعیین شده تعیین می شود.
پروتکل بیت کوین و الگوریتم اجماع اثبات کار اصلی آن اطمینان می دهد که صدور واحد های رمزپایه جدید از یک برنامه منظم پیروی می کند. به طور دقیق تر ، تولید سکه های جدید به فرآیندی معروف به استخراج متکی است. استخراج کنندگان نه تنها مسئول معرفی سکه های جدید به سیستم بلکه امنیت شبکه و اعتبار سنجی معاملات را نیز بر عهده دارند.
علاوه بر این ، پروتکل حداکثر عرضه ثابت را ایجاد می کند که تضمین می کند فقط 21 میلیون بیت کوین در جهان وجود دارد. این بدان معناست که در مورد عرضه فعلی و آینده بیت کوین هیچ تعجب آور وجود ندارد. علاوه بر این ، کد منبع بیت کوین منبع باز است ، بنابراین هر کسی قادر است نه تنها آن را بررسی کند بلکه در توسعه آن نیز سهیم باشد.
سخنان پایانی
اگرچه یک دهه از بحران مالی سال 2008 می گذرد ، اما مردم فراموش نکرده اند که سیستم بانکی بین المللی چقدر شکننده است. نمی توانیم کاملاً مطمئن باشیم ، اما این احتمالاً یکی از دلایلی است که منجر به ایجاد یک ارز دیجیتال غیرمتمرکز مانند بیت کوین شده است.
رمزارزها هنوز مسیری طولانی در پیش دارند ، اما قطعاً یک گزینه مناسب برای سیستم فیات سنتی است. چنین شبکه اقتصادی جایگزینی ممکن است استقلال مالی را در جایی که وجود ندارد به ارمغان بیاورد و مطمئناً توانایی ایجاد جامعه بهتری را دارد.